صبح های زود.
صبح زود. اون روز تو اتاق آبی تو خونه ی شهر زیبا و نگاهی به بیرون.
صبح زود. از پنجره ی آشپزخونه به بیرون. به رسوب سیاهی هوا روی خونه ها.
صبح زود. آب گل آلود هم نخورده.