924

...Was he the one, causing pain? With his careless dreaming

924

...Was he the one, causing pain? With his careless dreaming

پول

الان حدود 535 تومان برای جوجه اسباب بازی های چوبی Plan Toys خریدیم. وقتی از فروشگاه بیرون اومدم خیلی خوشحال بودم و بشکن می زدم. احساس می کردم پولی که خرج کردم عین لذتشو بردم. 

تو فکر غرقم. توی میلاد نوریم. تو پاساژ یهو یه کالسکه ی میورا دیدم. که اون موقع چون گرون بود ما نخریدیم. ولی یکی دیگه خریده بود. یکی دو روز قبل همش به جمله ی دن گیلبرت فکر می کردم که یه مرکز خرید پر از  Zen Monks به هیچ ددی نمی خوره چون They don't want enough stuff. احساس می کنم برای فرمت زندگی من واقعا پول نقش مهمی رو بازی می کنه. 

چیزها باهم در تضادند. ارزشها. پول اگر مهم نباشه فقر یعنی وابستگی یعنی سرباری یعنی احساس خجالت. شاید بتونی نیاز رو تو خودت از بین ببری و همه چیز رو در درون خودت پیدا کنی ولی برای داشتن آرامش هایی که تو رو در لذت بیشتر از انسان بودن، از ظرفیت وجود بهره مند شدن کمک می کنه پول گاهی پایه ی اصلیه.

جواب چیه؟ فقط به اون چیزها نیاز نداشتن؟


میلاد نور 7:50

جمعه 13 بهمن 91

پشت درنمازخانه ی شیردهی

نظرات 1 + ارسال نظر
پنبه یکشنبه 15 بهمن 1391 ساعت 01:41

اوه چه خوشحال شدم که بالاخره این نوشته نوشته شده در شرایط خاص رو خوندم!
آره، پول بیشتر وقتها آسایش و دلخوشی بیشتر رو میاره با خودش.. غیر از وقتهایی که واقعا نمیتونه این کارو بکنه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد