924

...Was he the one, causing pain? With his careless dreaming

924

...Was he the one, causing pain? With his careless dreaming

خمارت

امروز یه روز ابریه. 

اساسا من اینجوریم یا همه علاقه به بی تحرکی و خمیر بودن و بی خیال بودن دارند؟ شاید من هم بعضی وقتها اینجوریم.

تلاش می کنم همش حس زنده بودن و زندگی کردن و اختیارزندگی رو داشتن رو یاد خودم  بندازم. اینکه الان من اینجا هستم.اینجا بودنم ولی دست خودمه. میتونم اینجا نباشم. یعنی تغییری ایجاد کنم. اون تغییر یه سری نتیجه به دنبال داره. حالا من باید ببینم آیا اون نتایج مطلوب و دلخواهم هست یا نه که به تناسبش دست به اون تغییر بزنم یا خیر.

یکی دو روز پیش دوباره یادم اومد: دنیا دنیاست. مجموعه ای روابط علت و معلولی. لزوما منصفانه نیست. لزوما بد و خبیث نیست. لزوما مهربان یا ملایم نیست. لزوما هر اشتباهی منجر به تنبیه نمی شه. لزوما هر اشتباهی بدون تنبیه نمی مونه. لزوما کار بد نتیجه ی بد نداره. لزوما کار خوب نتیجه ی خوب نداره. لزوما صداقت تو رو به نتیجه نمی رسونه و باعث زیاد شدن دوستات نمی شه. لزوما دورویی باعث اتفاقات بد نمی شه. 

دنیا مجموعه ای از کنش ها و واکنش هاست. و اصالت با چیزی است که اتفاق میفته نه با یک دستورالعمل از پیش تعیین شده ی عادلانه. اصالت با قوانینی هستش که بر دنیا حاکمه (که لزوما منصفانه، عادلانه و گاهی متناسب نبیست) و راه پیش رفت و ایجاد تغییر در این قوانین استفاده از خود اونهاست. قوانین مصنوعی مثل قانون جامعه نه. قوانینی مثل اینکه قدرت خودش رو حفظ می کنه. مردم ازچیزی


30 آبان 91

حدود 6 عصر – دفتر

ناتمام رها شده


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد